روزمرگی های ناخوشایند با کودکان - بخش اول

روزمرگیهای ناخوشایند با کودکان(1)

در مطلب پیش رو سعی کرده ایم مشکلات روزمره ای که اکثر والدین از آن شکایت میکنند و باعث میشود تا احساس کنند رابطه ای خوبی با فرزندشان ندارند را بیان کنیم. خوشبختانه برای رفع هر مشکلی راه حل هایی یافته ایم که با انجام آنها نه تنها رابطه ی شما و کودک شکل بهتری میگیرد بلکه فضای خانه نیز رنگ و بوی آرامش و صلح به خود میگیرد. مداومت بر برخورد صحیح با رفتارهای نابهنجار کودکان موجب اصلاح شخصیت آنان در دراز مدت میشود. بعلت تعدد این دغدغه های روزمره در سه مقاله جدا به آنها می پردازیم.

 

 

کودکی که در انجام کارهای منزل همکاری نمیکند

کارهای روزانه منزل از نظر بزرگترها کارهایی ساده و تکراری هستند. در حالیکه در نظر کودک این کارها دشوارند. از اینرو کودک ترجیح میدهد نافرمانی کند تا کار سخت انجام دهد. از طرفی دیگر برای برقراری نظم و ایجاد حس مسئولیت پذیری در کودک لازم است او نیز مانند سایر اعضای خانواده وظایفی را فراخور توان خود بعهده بگیرد و آن را به درستی انجام دهد. حال ببینیم چگونه میتوانیم این نهال با اهمیت را در دل کودک خود بنشانیم.

الف) از سنین پایین شروع کنید.حتی یک کودک نوپا هم میتواند مسئولیت بپذیرد. از او بخواهید لباسهای خودش را از میان لباسها جدا کند و داخل کشو بیندازد. یا اسباب بازیهایش را از روی زمین برداشته و داخل سبد اسباب بازیهایش بیندازد. این کارها را بارها بصورت بازی با او تکرار کنید تا زمانیکه او خودش به تنهایی بتواند آن کارها را انجام دهد. در این زمان شما فقط نظاره گر باشید و او را تشویق کنید.

ب) وظایف کودک را مطابق با سنش تغییر دهید. با بزگتر شدن کودک وظایف جدیدی به او بدهید و به او خاطر نشان کنید که چون بزرگتر و تواناتر شده قادر است کار بزرگتری را انجام دهد ومسئولیت قبلی او را به خواهر یا برادر کوچکتر او بسپارید. اینگونه اعتماد به نفس در او تقویت میشود و از انجام کار لذت خواهد برد.

ج) نحوه انجام کار را به کودک بیاموزید. کودک بطور مادرزادی نمیداند چطور باید کارها را انجام دهد. شما میتوانید بارها بصورت نمایش آن کار را برایش انجام دهید و از او بخواهید پس از تماشای شما او نیز تکرار کند. مدتی طول میکشد تا بتواند بصورت قابل قبولی آن کار را انجام دهد. در هر صورت از او بپذیرید و پیشرفتهای کوچکش را مورد تحسین قرار دهید. تا توجه او نیز به جزییات کارش جلب گردد.

د) در حد توانش از او بخواهید. جثه ی کودک و اینکه چند سال دارد در کاری که به او محول میشود باید در نظر گرفته شود. مسلما یک کودک سه ساله میتواند قاشقها را داخل بشقابها بگذارد. ولی اگر قدش به میز غذاخوری نمیرسد. به او بگویید میتواند قاشقها را مقابل هر صندلی روی میز بگذارد و فعلا جای آن مهم نیست.

ه) حوصله به خرج دهید. هنگامیکه از کودک میخواهید کاری را برعهده بگیرد. هر بار باید به او یادآوری کنید و تا پایان انجام کار بر او نظارت کنید. این رفتار را آنقدر تکرار کنید تا مطمئن شوید کودک آن کار را در وقت خودش و به درستی انجام میدهد. در پیمودن این مسیر تشویق و تحسین والدین انگیزه بخش کودک خواهد بود.

ی) نحوه یادآوری کردن. برای کودکان کم سن تر یادآوری وظیفه ای که بعهده گرفته اند احتیاج به صحبت کردن و گوشزد کردن کلامی دارد. اما برای کودکان بزرگتر میتوان از شیوه های متفاوت دیگری نیز استفاده کرد. مثل تهیه جدولی با عنوان"جدول انجام کارها" و نصب کردن آن در محلی از خانه که در طول روز چند بار توجه کودک به آن جلب شود. مثل در ورودی یا میز کنار مبل. درهرحال باید جلوی دید کودک باشد. در این جدول میتوان از نشانه های یادآوری استفاده کرد. مثلا تصویر ساده ایی از آنچه کودک باید انجام دهد را نقاشی کنید. در کنار این جدول جدولی نیز از جوایز نصب کنید. و به او بگویید بعد از انجام دادن صحیح کار به مدت سه روز یا یک هفته میتواند از لیست جوایز پاداشش را انتخاب کند. در نظر داشته باشید که هر قدر کودک کم سن تر باشد فواصل تعیین شده برای پاداش گرفتن نیز باید کوتاهتر شود. زیرا انتظار کشیدن برای آنان سخت تر است.

م) کودکان فراموشکار. با در نظر گرفتن تشویق و جایزه کودکان تمایل زیادی به همکاری دارند. مگر آنکه فراموشکار باشند. کودکی که کاری را بخوبی یاد گرفته ولی هنوز بعد از گذشتن مدتها بعلت سربه هوا بودن فراموش میکند آنرا انجام دهد. باید به شیوه ای صحیح تنبیه شود. مثلا به او بگویید" اگر اینبار هم فراموش کند تختش را مرتب کند. آخر هفته باید تمام تختهای خانه را مرتب کند." یا در مورد کودکانی که پول تو جیبی میگیرند. به تعداد دفعاتی که انجام مسئولیتشان را فراموش کرده اند از پول تو جیبی شان کم کنید.

 

 

 

 

کودکی که زیاد تلویزیون تماشا میکند

تماشای تلویزیون بصورت یک تفریح روزانه و وقتگیر برای اکثر خانواده ها درآمده است. بزرگترین اشکال آن اینست که کودکان برخلاف بزرگترها قادر نیستند اطلاعاتی را که از طریق برنامه های مختلف تلویزیونی به آنها داده میشود دسته بندی کنند. آنها نمیتوانند بفهمند از میان این همه تصویر و گفته کدامیک واقعی و کدامیک افسانه یا خوب و بد هستند. آنها تمام آنچه را به آنها نشان داده میشود باور میکنند. یا خود را جای قهرمان فیلمها میگذارند و رفتار آنان را تقلید میکنند و یا مدتها به آ نچه دیده اند فکر میکنند و رویا پردازی میکنند. همچنین اطلاعات مختلف و داده های فراوانی که از طریق برنامه های تلویزیونی وارد ذهن کودکان میگردد و راه خروجی مناسبی برای بیرون رفتن از ذهن کودک برای آنها نیاندیشیده شده است. به مرور زمان باعث ایجاد مشکلاتی از قبیل اختلال در یادگیری، مشکل در تمرکز و میل به پرخاشگری در کودکان میشود. والدین وظیفه بزرگی برای کنترل نحوه ی بکار گیری وسایل ارتباطی پیرامون کودک دارند.

الف)کودکان را به تماشای تلویزیون عادت ندهید. متاسفانه برخی والدین برای سرگرم کردن کودک چند ماهه خود او را جلوی تلویزیون قرار میدهند تا بازی رنگها و تصاویر و موسیقیهای شاد آنان را ساکت و سرگرم کنند. در حالیکه میتوانند کریر کودک را در محل امنی در آشپزخانه یا اتاق کار خود قراردهند و حین انجام کار با او حرف بزنند و برایش شعر بخوانند. همچنین میتوان از اسباب بازیهای آویز و موزیکال یا صدای ضبط شده ی پدر یا مادرکه از قبل تهیه کرده اند و یا از موسیقیهای شاد رادیویی برای سرگرم کردن او استفاده کنند.

ب) از خودتان شروع کنید. برای هر گونه آموزش به کودک در ابتدا باید از خودتان شروع کنید. روشن بودن تلویزیون از صبح تا شب و عوض کردن کانالهای آن برای یافتن برنامه ای سرگرم کننده کار اشتباهی است. سعی کنید ساعاتی که برنامه مورد علاقه شما پخش میشود را به خاطر بسپارید و یا یادداشت کنید. سر آن ساعت مشخص تلویزیون را روشن کنید و بلافاصله بعد از اتمام برنامه تلویزیون را خاموش کنید. برای کودک نیز همین روال را در پیش بگیرید. تا یاد بگیرد رسانه ها نباید تمام وقت ما را پر کنند.

ج) عادلانه رفتار کنید. هیچگاه وسط برنامه مورد علاقه کودک تلویزیون را خاموش نکنید وتا پایان برنامه به او فرصت دهید. برای معین کردن زمان خاموشی تلویزیون از عقربه های ساعت یا تایمر گاز استفاده کنید. مثلا هر وقت عقربه قرمز رنگ به اینجا رسید. یا هر گاه تایمر گاز زنگ زد تلویزیون خاموش میشود و اینکار را انجام دهید. در نظر بگیرید وقتی کودک را از گذراندن ساعات زیادی جلوی تلویزیون میرهانید. برای اوقات بیکاری او نیز برنامه های جذابتری تدبیر کنید. برنامه هایی که کودک لذت بیشتری از آن ببرد.

د)تماشای تلویزیون را جایزه قرار دهید. حال که کودکان از تماشای تلویزیون لذت میبرند چرا بعنوان جایزه از آن استفاده نکنیم؟ میتوان از آن برای ایجاد انگیزه در انجام تکالیف مدرسه یا انجام فعالیتهای ورزشی ویا سایر کارهایی که در انجام آن سهل انگاری میکنند استفاده کرد. لازمه این کار آنست که کودک را به تلویزیون دیدن عادت نداده باشیم و زمان تماشای تلویزیون را محدود و مدیریت کنیم.

و) با کودکتان تلویزیون تماشا کنید. برنامه های مورد علاقه کودک را با او تماشا کنید. در مورد آنچه میبینید با هم گفتگو کنید و به سوالات کودک در مورد واقعی بودن یا نبودن آنها توضیح دهید. به او بیاموزید برخی برنامه ها و کانالهای تلویزیونی برای کودکان طراحی نشده و ممکن است به سلامت روحی او صدمه بزند. کانالهای ممنوع را قفل کنید و هنگامیکه از خانه بیرون میروید و کودک تنها در خانه میماند دکمه آن کانال را دربیاورید. او میفهمد که در هر حال او اجازه دیدن برخی برنامه ها و کانالها را ندارد.

کودک جواب نمیدهد

بارها کودک را برای شام خوردن یا مسواک زدن ویا خوابیدن صدا میزنید ولی او جواب نمیدهد. معمولا دو علت دارد. یا آنکه آنقدر مشغول و سرگرم بازی است که صدای شما را نمیشنود و یا آنکه عادت کرده بعد از چند بار صدا زدن نزد او بروید و او را دعوت به شام خوردن یا کارهای دیگری بکنید.

الف) زمان تاخیر اورا اندازه بگیرید. ابتدا سعی کنید بفهمید معمولا کودک پس از گذشت چه زمانی مثلا پنج یا ده دقیقه پس از صدا زدن پاسخ شما را میدهد. سپس به او اخطار دهید. مثلا به او بگویید:"بعد از انکه دوبار دور ساختمان دور بزند (که معادل همان مدت زمان تاخیر کودک است) باید برای شام خوردن به خانه بیاید. وگرنه از شام خبری نیست. هنگامیکه درست عمل کرد او را مورد تشویق قرار دهید.

ب)او را از نتیجه کارش آگاه سازید. اگر کودک به اخطارهای شما توجهی نمیکند. با او صراحت داشته باشید. او باید نتیجه بی توجهی اش را بداند. به او بگویید چون ده دقیقه دیرتر از زمان مشخص شده به خانه آمده فردا ده دقیقه دیرتر به بازی خواهد رفت.

ج)اهمیت زمان را برایش مجسم سازید. وقتی کودک را صدا میزنید و او مکررا قانون شکنی میکند وادارش کنید مسیری را که باید طی میکرده تا به شما برسد ده بار برود و برگردد. این زمان را اندازه بگیرید و به او اعلام کنید. سپس او را مجبور کنید هشت بار این کار را تکرا رکند و زمان انجام این تمرین را هم به او اعلام کنید. همین طور تمرین را تکرار کنید تا به یکبار رفت و برگشت برسد. اینگونه کودک کوتاهی زمانی که برای یکبار انجام دادن کار لازم داشته را درک میکند.  

 

منبع:

چگونه با کودکم رفتار کنم/ دکتر گاربر