چگونگی شکل گیری مزاج ها
هر انسانی هنگام تولد بخش مهمی از طبع و مزاج خود را به لطف ژنهایی که به ارث میبرد با خود به دنیا می آورد. اما این آخر کار نیست. به موازات مسیری که در زندگی طی میکند مزاج او هم ممکن است دستخوش تغییرات مثبت یا منفی و جزئی یا کلی گردد. هرچند رطوبت بالا در طفولیت و افزایش سردی در کهولت اصلی ترین خصوصیات ثابت طبع بشر در دوران زندگی است ولی باز تحت تاثیر عوامل مختلفی ممکن است حالات مزاجی متفاوتی را تجربه کند. در مطلب زیر سعی داریم عوامل موثر بر مزاج انسان را که تا کنون مورد مطالعه قرار گرفته است را با شما در میان بگذاریم.
عوامل غیر قابل تغییر
1-مزاج والدین : نوزادان متولد شده از والدین جوانتر و با سطح سلامتی بالاتر، شانس داشتن مزاج برتر را هدیه میگیرند. طبق دسته بندی پژوهشگران این عرصه مزاجها به ترتیب از گرم و تر تا سرد و خشک بر یکدیگر ارجحیت دارند و مزاج گرم و تر متعادل ترین است. والدین جوانتر مزاج متعادل تری نیز دارند.
2-مزاج جنسیت: مونث یا مذکر بودن، بعد از ژنهای به ارث رسیده دومین فاکتوری است که تمایل جسم فرد را به سمت سردی یا گرمی سوق میدهد. بطور معمول مزاج بانوان نسبت به آقایان تمایل بیشتری به سرد شدن دارد. به همین دلیل استعدادهایی نظیر ماهیچه سازی، قدرت بدنی بیشتر، استخوانهای محکمتر و سایر خصوصیات گرمتر در اکثر مردان بیشتر از زنان دیده میشود.
عوامل قابل تغییر
1-مزاج فصل های مختلف زندگی: از کودکی تا حدود سی سالگی دوران بهاری بدن است.سوخت وساز مطلوب مواد غذایی رطوبتی متعادل و گرمایی اثر بخش را در اختیار فرد قرار میدهد. از اینرو تمایل به فعالیتهای جسمی، طراوت و زیبایی، میل به ازدواج و تحصیل در این دوران در اوج قرار دارد. با وارد شدن به دهه چهارم زندگی مقدار رطوبت بدن کاهش یافته و گرمای نهشتی آن افزایش میابد. یک فرد سالم در این سنین در اوج قدرت بدنی است و با سخت کوشی پیشرفتهای زیادی در زمینه مالی و شغلی خواهد داشت. زیرا تابستان فصل کار است!
بعد از پنجاه سالگی میزان خشکی بدن افزایش میابد و گرمای حاکم بر اندامها رو به سردی میگذارد. بهمین دلیل این سنین را از جهاتی خزان بیولوژیکی بدن میخوانند. در این دوره بیماریهای نهفته ی نه چندان خاص و اثرات نامطلوبی که در اثر تغذیه نامناسب یا سبک اشتباه زندگی، فرد به آنها خو گرفته نمایش خود را آغاز میکنند. در اکثر افراد ورود به پنجمین دهه ی عمر با آغاز تجربیات ناخوشایندی چون افزایش چربی خون، پرفشاری خون، دیابت، پوکی استخوان ومسائلی از این دست همراه است.از حدود 60 الی 65 سالگی به بعد سردی بدن افزایش بیشتری میابد و این امر با افزایش رطوبت در اندامها همراه است. چرتهای گاه و بیگاه پدربزرگها و مادربزرگها محصول این سردی و تری غلبه یافته است. همچنین بیماریهایی نظیر آلزایمر، آرتروزها، افزایش آب درون پرده ای قلب و بافت ریه ها نشانه سرما و رطوبت ناشی از زمستان عمر است.
در این جا شایان ذکر است که محدوده سنی در ایجاد فصلهای مختلف بدن که به آنها اشاره شد قراردادی نیست. عادات درست غذایی، ورزش کردن، زندگی شاد داشتن و عواملی از این دست روی ویژگیهای این فصول و میزان سلامتی فرد تا پایان عمر تاثیرات بسزایی دارد.
چه بسا جوانانی که پیرند و پیرانی که جوان مانده اند.
2- مزاج اقلیمی: اینکه در کجا و با چه اقلیم آب و هوایی متولد میشویم دست ما نیست. ولی ادامه ی زندگی در سرزمینهایی با اقلیم های متناسب با مزاج هر فرد یکی از راههای ایجاد اعتدال در مزاج انسانهاست. کوچ کردن از آغاز خلقت جزو پایه های زندگی بشری بوده و حتی نسبت به آن سفارشات زیادی در ادیان الهی می بینیم. حتما یکی از حکمتهای آن یافتن جای متناسب با شرایط جسمی و روحی بشر بوده است.
اقلیمهای متفاوت انسانهای متفاوت میسازد. از اینرو در تاریخ می بینیم گوشه ای از جهان مردمان سخت کوش و ساعی پرورده و درجایی دیگر فرهنگ و هنر پروری رونق داشته است. در حالیکه اقوام جنگجو و سلطه گر مشغول کشورگشایی بوده اند مردمانی دیگر قانون وضع میکردند و آداب معاشرت می آموختند. دوری و نزدیکی اقلیمها به خط استوا و قطبین تعیین کننده نوع آب و هوای آنهاست. هر چه از استوا دورتر و به قطبهای زمین نزدیکتر میشویم میزان رطوبت و دمای هوا کاهش میابد و برعکس.
3- مزاج خوراکیها: عادات غذایی مرسوم در هر منطقه بسته به محصولاتی است که در آنجا عمل می آید. غذاهای دریایی معمولا طبیعت سرد و تر دارند و گیاهان صحرا گرم و خشکند. تغذیه ی مکرر از مواد غذایی با طبعیت مشابه، باعث میشود مزاج انسان به سمت همان طبایع تغییر کند. ایجاد تنوع در مواد غذایی مصرفی موجب متعادل سازی مزاج میگردد. سفرهای تجار از قدیم الایام و جابه جا کردن مواد غذایی از یک منطقه به منطقه ای دیگر به منظور تجارت، در تنوع بخشیدن به خوراک انسان نقش زیادی داشته است.
4- مزاج خلقیات فرد: خلق و خو و رفتار انسان در مزاج او تاثیر مستقیم دارد. رفتارهای پسندیده نظیر خوش خلقی، گذشت، بخشش، نیکوکاری و... اغلب مزاجی گرم و تر دارند و موجب آرامش و سلامت روحی فرد میشوند و خلقیات ناپسندی چون حسادت، بدخواهی و بدبینی، خشم و... طبایعی از جنس گرم و خشک ویا سرد و خشک دارند که در صورتیکه ملکه ی انسان شوند مستقیما سلامت روحی و در نتیجه سلامت جسمی او را تحت تاثیر طبع نامطلوب خود قرار خواهند داد. چنانکه شعار معروف " عقل سالم در بدن سالم است " انسان را برای حفظ سلامت عقل به ورزش و فعالیت بدنی ترغیب میکند. عکس آن نیز صادق است و چه بسا موثرتر. پس باید بگوییم: " بدن سالم هم محصول عقل سالم است. "
کلام آخر
پروردگاری که انسان را به نیکوترین حالت آفریده و بیشتر از وسعت نفسش بر او تکلیف نکرده بر تمام ضعفهای وجودی او آگاه است. با این بصیرت از اوخواسته تا به بهترین صورت ممکن پهنای زندگی اش را بسازد و درازای عمرش را طی کند. پس اگر خالق چنین پسندیده مخلوق نیز میتواند.