خیارات عقد بیع

هیجان ممنوع

نخوانده و ندانسته معامله نکنیم؛

برای همه ی ما پیش آمده که برای خرید یا فروش مال منقول وغیرمنقول، دست به معامله زده باشیم. در این مواقع طبیعی است که هیجان انجام معامله تا حدودی بررفتار ما مسلط شود. بهترین و عاقلانه ترین کار این است که در انجام معاملات تسلط کامل بر هیجانات رفتاریمان داشته باشیم و با فکر، صبر و البته اطلاعات و آگاهی کافی اقدام کنیم تا با طناب پوسیده ی عجله و هیجان در چاه نه چندان کم عمق دردسر نیافتیم.

یکی از موارد متاسفانه فراوان هیجان و بی فکری زمان انجام معاملات نخوانده امضاء کردن متن قول نامه ها و قراردادهاست. در اکثر مواقع طرفین، مخصوصا خریداران، به خواندن موارد کلی توافق شده که در جاهای خالی قرارداد نوشته میشود اکتفا میکنند و بی توجه به بندها، ماده ها و تبصره هایی که در بطن قرارداد وجود دارد به امضاء آن مبادرت می ورزند. حال آنکه این ماده ها و تبصره ها از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند و گاهی حتی توافقات بین طرفین را نیز تحت الشعاع قرار می دهند.

از جمله ی این موارد خیاراتی است که در ضمن قرارداد از طرفین یا یک طرف ساقط می شود. گاهی با امضاء کردن بدون آگاهی قرارداد اختیاراتی را از خود سلب می کنیم که ممکن است اثرات زیانباری را برای ما ببار آورد و در صورت عدم انجام کامل و درست تعهدات توسط طرف مقابل، ما ناخواسته حق فسخ قرارداد را از خود سلب کرده باشیم .

این خیارات ده مورد است و در این مقاله نمونه هایی از خیارات مهم و رایج را برایتان به زبان ساده شرح می دهیم تا دیگر ساده و بی اعتنا از کنار آن ها نگذرید.

فهرست کلی خیارات بیع به این قرار است :

  • خیار مجلس
  • خیار حیوان
  • خیار شرط
  • خیار تأخیر ثمن
  • خیار رٶیت و تخلف وصف
  • خیار غبن
  • خیار تدلیس
  • خیار عیب
  • خیار تبعض صفقه
  • خیار تخلف شرط

 

خیار مجلس:

هر یک از طرفین تا زمانی که درمجلس عقد یا همان جلسه ی معامله حضور دارند، حق فسخ معامله را دارند و در صورت جدا شدن به هر طریق این اختیار از آن ها ساقط میشود.

خیار شرط:

طرفین قرارداد میتوانند مدت زمان محدود و معینی را برای فسخ کردن معامله شرط کنند و یا اینکه شرط کنند پس از زمان مشخصی یا در صورت وقوع رویداد خاصی معامله پایان پذیرد.

خیار تاخیر ثمن:

این اختیار مربوط به بایع ( فروشنده ) است. اگر برای پرداخت ثمن ( وجه معامله ) و تسلیم مبیع      ( مورد معامله )، زمان مشخصی تعیین نشده باشد و پس از گذشت سه روز نه فروشنده مبیع را تسلیم کرده باشد و نه خریدار تمام ثمن را، فروشنده مختار است معامله را فسخ نماید مگر در موارد استثناء.

خیار رٶیت و تخلف وصف:

اگر کسی مالی را ندیده باشد و با توجه به اوصافی که از آن شنیده مال را خریداری نماید و پس از دیدن متوجه شود که مال دارای اوصاف مذکور نیست، اختیار دارد معامله را فسخ کند یا با همان اوصاف معامله را بپذیرد .

خیار غبن:

هر یک از طرفین قرارداد که پس از انجام معامله متوجه شود غبن فاحش صورت گرفته، یعنی تفاوت فاحشی بین ثمن یا مبیع مورد معامله، با قیمت عادلانه و عرفی آن وجود دارد به محض آگاهی از این تفاوت فاحش اختیار فسخ معامله را دارد و این در صورتی است که زمان انجام معامله به این تفاوت جاهل بوده باشد.

 

خیار عیب:

این اختیار مخصوص مشتری است و زمانی انجام می گیرد که عیب موجود در مبیع زمان معامله موجود و پنهان باشد و مشتری از آن آگاه نباشد. در این صورت به محض علم به معیوب بودن مبیع، مشتری اختیار دارد معامله را فسخ کند یا اینکه مابه التفاوت سالم و معیوب را بگیرد و یا اینکه مبیع معیوب را بپذیرد.

خیار تدلیس:

تدلیس به معنای فریب دادن است و توسط هر کدام از طرفین خریدار و فروشنده میتواند انجام بگیرد. پس هر کدام از طرفین خریدار یا فروشنده به محض اطلاع از فریب در معامله توسط طرف مقابل، می تواند فورا برای فسخ آن اقدام نماید .

خیار تبعض صفقه:

این اختیار زمانی ایجاد میشود که عقد بیع یا همان معامله، نسبت به قسمتی از مبیع نه تمام آن به جهتی از جهات باطل باشد . در این صورت مشتری مختار است بیع را فسخ کند یا نسبت به قبول بخش درست بیع و ابطال بخش نادرست آن اقدام نماید. این اختیار نیز نیازمند این شرط است که خریدار در زمان معامله نسبت به آن آگاه نباشد.

در پایان امید است با ارائه این مقاله توانسته باشیم گامی مٶثر و مفید در جهت انجام هر چه بهتر معاملات شما خوبان برداشته باشیم .