غریبه

 

آهسته تر برو که دلی زیر پای توست،

آهسته تر، که چشم تری در قفای توست...

 

با قهر می رویّ و به ما رو نمی کنی

آهسته تر غریبه!! دلم آشنای توست...

 

دل در هوای مِهرِ تو در سینه می تپید،

نامهربان، بیا که تنم مبتلای توست...

 

آتش زدی به ریشه ی من،ای شرار عشق

رفتیّ و برگ برگ دلم در هوای توست...

 

ای دل، نگفتمت حذر از چشم مست او؟

لرزیده ای؟ بمیر!! که هجران سزای توست...

 

مِهرَم نبرد ره به دلت، این شتاب چیست؟

آهسته تر برو که دلی زیر پای توست...