تو

 

 

..و از دریچه ی چشمت عبور می کردم..

همان شبی که دلم را مرور می کردم..

 

مرا ببخش، هوایت مرا هوایی کرد..

ببخش بی تو اگر نبشِ گور می کردم..

 

ببخش باز مرا.. با مرور خاطره هات؛

اگر زیارتِ اهل قبور می کردم...

 

دوباره از تو نوشتم، مرا که یادت هست؟

منم همان که تو را از "تو" دور می کردم...

 

برای ما شدن، از "من" گذشتم و مُردم

منی که قلب تو را غرق نور می کردم...

 

نگفتمت "أرِنی"، تا نفهمی ای بی رحم

مدام یادِ شبِ کوه طور می کردم...

 

کم ام؟ قبول، ولی انتظار اگر می مُرد،

ز سرزمین نگاهت ، ظهور می کردم..

 

بده جواب و برو، ای تمامِ من، آیا

که هیچ گاه به ذهنت خطور می کردم؟