زنگ انشاء احتمالا برای شما هم یادآور خیال پردازیهای بیبالو پری است که جملگی بر حسب تصادف با "اکنون که قلم در دست میگیرم" آغاز میشد و پس از سر پر زدنی کودکانه، در یک نتیجهگیری اخلاقی فرود میآمد. حال و روز خلاقیت در زنگ انشاء گاه از این هم ناگوارتر بود؛ موضوع انشاء را با گچ پای تخته مینوشتند و امان از روزی که مینوشتند "دوست دارید در آینده چهکاره شوید؟"
قانون نانوشتهای وجود داشت که نیمی از کلاس را خلبان و نیمی دیگر را معلم میساخت.. از آموزگار و محصل همه انگار راضی بودند و این داستان نسل به نسل ادامه مییافت.
بگذریم..
بچههای گروه مهتابرو اما به کفاره سالهایی که مثل همه زنگ انشاء را جدی نمیگرفتند، ستون کلاس جبرانی انشاء را در پیشگاه شما خوبان گشودهاند تا هر هفته در زنگ انشاء آنچه اندیشیده و نوشتهاند را به امید خلق اندکی مسرت پیشکشتان نمایند..